۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

Try and Error

نامجو: همش دلم میگیره.. همش تنم اسیره
بابا طاهر: بسازم خنجری نیشش ز فولاد... زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
نامجو: خنجر زدم خوب نشد... بَل بَل زدم جور نشد


---------------------

× کلمه و ترکیبات تازه:
بَل بَل زدن: ...

یکی بگه این بَل بَل زدن یعنی چی؟


پ. ن. فقط حرف زشت نباشه که بچه اینجا نشسته.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

شما بی خیال "بل بل زدن" بشید چون این یه سولوشن مردونه است!

Mohammad Mahdian گفت...

فکر کنم تغییری از «بال بال زدن» باشه؛ حداقل این احساسیه که به من میده.

راستی سال نو هم مبارک باشه (با تاخیر) :)

Zohreh گفت...

توی لغتنامه لغت "بَل بَل کردن" داریم:
"در تداول عامه، سخت بسرعت و بگستاخی سخن گفتن (یادداشت مرحوم دهخدا)"

حالا نمیدونم نامجو توی این مدل از شعرهاش چقدر دقیقه.البته مهمتر هم همون حسشه :)

--
سال نوی شما هم مبارک باشه. تقصیر تاخیر که به گردن کوچیکترهاست :)