۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

Inexperienced

- موهاتو کجا رنگ کردی؟
- رنگ نیست. تو آسیاب سفید شده!

Mark "Others" in census

"چيزي که دنيا نياز دارد تعداد بيشتري نابغه متواضع است، متاسفانه تعدادمان خيلي کم شده." -- اسکار لوانت


فصل اخراج از دانشگاه

خواهر: اصلا میدونی تو این مملکت جایی برای نوابغی مثل من وجود نداره.
برادر: دیگه پررو نشو. تو فقط خوبی. نابغه دیگه نیستی. همین.
خواهر: همینم برام کافیه. ترجیح میدم سرطان بگیرم ولی آدم بدی نباشم.


(از سری دیگه چه خبر؟)

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

Gender Transform

"کاکو"، مؤنثش چی میشه؟


-------------------------------
سوال حاشیه ای:"مطلقه"، مذکرش چی میشه؟ (با توجه به قوانین ایران)

Thanks, I'm Full!

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن... روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت
...


ژانر آدم رژیمدار:
عمر گرانمایه در این، شد صرف...  میل ندارم دگر، تا که شود صیف

۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه

My Favorite Childhood Stories

× روزی باد و آفتاب مسابقه گذاشتند تا ببینند کدام میتوانند زودتر کت مرد رهگذر را از تنش در بیاورند...

× مرغ پیرمرد و پیرزنی هر روز تخم طلا می گذاشت. پیرزن طمع کرد و مرغ را کشت تا همه تخمها را یکجا از شکم مرغ دربیاورد.

× کرم ابریشمی آرزو داشت زودتر پروانه شود تا پرواز کند و برگهای درختهای دورتر را هم بخورد. وقتی پروانه شد دیگر اشتهای برگ خوردن نداشت. کارهای جدیدی دوست داشت بکند.

----------------
دو تا داستان اولی از کتابی که معلم کلاس دوم جایزه داد و سومی هم از برنامه کودک بود. کاش به جای بعضی کتابهای مزخرف بزرگسالان که در بچگی مجبور به خواندن بودم، چند تا بیشتر از این کتابهای فلسفی کودکان در زنبیل کتاب خانواده بود... فکر کنم بیشتر به درد دنیا و آخرت میخورد.







۱۳۸۹ فروردین ۷, شنبه

Unemployed

- آقای داماد چیکاره است؟
+ "خیابونا رو متر میکنه."


این عبارتی بود که در توصیف پسر بیکار فامیل به کار میرفت و من همیشه فکر میکردم باید یه روزی ازش بپرسم خیابون سی-متریِ فلان واقعاً چند متره. که البته بعدها فهمیدم منظور بزرگترها طول خیابون بوده و نه عرضش.



----------------------------------------
× خیابون متر کردن، کنایه از قدم زدن بی هدف.

۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

About me

فصل ... "درباره مولف"
- مادرم گوشت دوست داره و همیشه جدول حل میکنه. خودمم عاشق شعر و آلبالو خشکه ام. عمه خانم هم ..
+ اصلا برام مهم نیست که عمه تون پنیر دوست داره و برادرتون آلبالو خشکه.
- نه! نه! برادرم پنیر دوست داره و من آلبالو خشکه.


(از سری دیگه چه خبر؟)

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

Root Canal and Crowning

پس از کندن ریشه فساد وتباهیها، مقدمات تاجگذاری فراهم شد...



۱۳۸۹ فروردین ۴, چهارشنبه

Reading Between the Lines

فصل عاشقی

- خواهر: امروز رئیسم به من گفت "خانوم مهربون"! فکر میکنی منظورش چی بود؟
+ برادر: خوب معلومه. داشته ازت خواستگاری میکرده.
- خواهر: واقعاً که!
+ برادر: شاید هم سر مهریه باهات چونه میزده.




از سری " دیگه چه خبر؟"

On Reasoning and Geographical Determinism

Mary:
I'm from Philadelphia. I mean, we believe in God so... OK?

I'm from Philadelphia. We never talk about "such things" in public.

I'm from Philadelphia. My family's never had affairs. I don't believe in extra-marital relationships. Nobody cheats at all.




Isaac:
"I'm from Philadelphia. I believe in God." Does this make any sense to you? What a creep!



Photo and quotes from movie Manhattan.

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

Try and Error

نامجو: همش دلم میگیره.. همش تنم اسیره
بابا طاهر: بسازم خنجری نیشش ز فولاد... زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
نامجو: خنجر زدم خوب نشد... بَل بَل زدم جور نشد


---------------------

× کلمه و ترکیبات تازه:
بَل بَل زدن: ...

یکی بگه این بَل بَل زدن یعنی چی؟


پ. ن. فقط حرف زشت نباشه که بچه اینجا نشسته.

بیگاری

سال 89، سالی که به جای حل مشکل بیکاری، سرکشش رو مضاعف کردند.
بارالها! صبر بیکارها واستقامت باکارها را مضاعف بفرما!

Full Force

به مناسبت سال جدید، سال همت و کار مضاعف، یاد استاد قدیمم افتادم که دو تا پروژه همزمان میداد دستت. بعد میگفت رو این "فول فورس" بذار.. رو اون هم" فول فورس" بذار.

استادم در عین جدیت، آدم شوخ طبعی بود. خدا عمر مضاعف بده بهش.


-- فول فورس: full force


۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه

Esfand

برای رفع چشم زخم... اگر سیگاری نیستید، تا اسفند تموم نشده تند تند سیگارهاتون رو بکشید

رفیق ناباب، گوگل


------------------------------




پ. ن. بیست و نه اسفند، روز ملی شدت صنعت نفت  گرامیباد
پ.پ.ن. از اسفند دود کردن خوشم نمیومده هیچ وقت، ولی از درآوردن دونه های اسفند از داخل این گردلی ها، چرا

Breast Feeding

فصل نوزادی

- صد رحمت به اون شیری که خوردی!
+ منظورتون کارخونه شیر گیگوزه دیگه؟
(اونوقتا شیر کوپنی نبود... یعنی ...من از شیر مادر تغذیه کردم!
مادر: شیر خشک!
پدر: شیر گاو!)
------------------------------------
-- خوب، اونوقتا دیگه چه خبر نبود؟

(سری  دیگه چه خبر؟)

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

Introduction

مقدمه

هر صبح وقتی چشممو باز میکنم با خودم میگم باز هم یک روز خوب و شیرین شروع شد...
متاسفانه طبیعت من برای آدمای دوروبرم خیلی قابل درک نیست. فکر می کنم عبارت "غلط انداز" رو برای آدمایی مثل من اختراع کردن.
...
این نوشته رو تقدیم میکنم به تمام آدمای غلط انداز دنیا که زندگی پررنجی دارن.

- خسته نباشید... دیگه چه خبر؟

(سری دیگه چه خبر؟)

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

Threatening with God's words

... it is so messy and dusty in here; someody needs a house-shaking before the spring comes.

If you don't make it clean, I don't care if you get homeless, I'll go first! ... "truly the flimsiest of houses is the Spider's house if they but knew."*


(LA Sunset, an spider's point of view)



* Quran, Al-ankabut.
PS. (fortunately and/or unfortunately) Last night's LA earthquack did not shake the house enough to count as house-shaking...

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

Think Globally, Act Locally: Pi Day

در راستای بومی سازی روز "عدد پی"، پیشنهاد می کنم روز" ارتحال" به روز "سه عدد صحیح و چهارده" تغییر نام پیدا کند.





پ. ن: روز ارتحال مصادف با چهاردهم خرداد هجری شمسی

۱۳۸۸ اسفند ۲۲, شنبه

Sohrab and Zoology

این شعر "صدای پای آب" یه جورایی خیلی روایتش تصویرگره. یعنی آدم نقاش بودن سهراب رو توش خوب میتونه ببینه.
اما یه نکته دیگه ای هم که هست جانورشناس و همین طور گیاهشناس بودن سهرابه که آدم میتونه توش ببینه، با کلی اسم جانور و گیاه که در این شعر هست.
اون جانورهایی رو که شناخت کمتری داشتم در موردشون با تصویر لیست کردم تا با نگاه شسته شده تری و جور دیگه ای بتونم این شعر رو  ببینم از این به بعد. (این هم نهایت حس لطیف شاعرانه من!).

اگر عمری باقی بود گیاه ها رو هم لیست میکنم.

سنجاقک
"طفل پاورچین پاورچین دور شد کم کم در کوچه سنجاقک ها
بار خود را بستم رفتم از شهر خیالات سبک بیرون دلم از غربت سنجاقک پر"


------------------------------------------------------------------------
چکاوک
"من گدایی دیدم در به در می رفت آواز چکاوک می خواست"
مرغکی است چون گنجشک. در عربی: قبره، کاکلی


 ------------------------------------
پوپک
"خاک از شیشه آن پیدا بود، کاکل پوپک، خال های پر پروانه..."
 مرغی است خوش خط وخال که کاکلی بر سر دارد. هُد هُد.

 ------------------------------------------------------------------------
غوک
"عکس غوکی در حوض"
حیوان کوچکی ذوالحیاتین که وزغ و چغر وچغز نیز گویند. وزغ.
 به ترکی قرباغه نامند. (از ناظم الاطباء). -- البته وزغ و قورباغه خیلی از نظر جانورشناسی فرق دارند (اینجا و اینجا)



 ------------------------------------------------------------------------
چلچله
"چک چک چلچله از سقف بهار"
 به معنی غلیواج، پرستو
(به معنی لاک پشت و سنگ پشت هم هست که در شعر سهراب همون پرستو منظور هست.)
------------------------------------------------------------------------

بلدرچین
"من صدای پر بلدرچین را می شناسم"
 پرنده ایست وحشی و حلال گوشت. اغبس . َبدَبده
(البته من تو ذهنم این بود که بدبده همون فنچ است که به خاطر صداش که شبیه تکرار "بد" هست بدبده بهش میگن. ولی علما چیز دیگه ای گفته اند.)



------------------------------------------------------------------------
هوبره
"می شناسم رنگ های شکم هوبره را"
 به عربی حباری و به ترکی توغدری گویند.



------------------------------------------------------------------------
کبک
"خوب می دانم... سار کی می آید، کباک کی می خواند، باز کی می میرد"
 پرنده ای از دسته ٔ ماکیانها است که به جهت استفاده از گوشت وی آن را شکار کنند.


کاربرد در ضرب المثل:
کلاغ خواست راه رفتن کبک را بیاموزد راه رفتن خود را هم فراموش کرد.(امثال و حکم دهخدا).
کبکش می خواند؛ سخت خوشحال است.
مثل کبک سرش را زیر برف کرده است؛ گمان کند که عیب های او را نبینند. گویند کبک سر زیر برف کند و چون در آن حال کسی را نبیند پنداردکه دیگران نیز او را نبینند. (امثال و حکم دهخدا).
 ------------------------------------------------------------------------
خُنج
"و اگر خنج نبود، لطمه می خورد به قانون درخت"
 بوم. بوف. جغد. (ناظم الاطباء).


کاربرد در ادبیات: بوف کور
------------------------------------------------------------------------
مرجان
"و بدانیم که پیش از مرجان خلایی بود در اندیشه دریا ها"
 مرجانها از جانوران گیاهی شکلند (جاندارانی که نه گیاهند و نه جانور) و بر روی تخته سنگها در نقاط کم عمق دریاهای گرم می زیند.


کلربرد در ادبیات: "مرجان، تو منو کشتی!"  :)
------------------------------------------------------------------------
سهره
"دیده ام سهره بهتر می خواند"
 پرنده کوچکی شبیه فنچ، در انگلیسی: Twite


------------------------------------------------------------------------
شاپرک
"مرگ مسوول قشنگی پر شاپرک است"
 شب پره


تفاوت با پروانه: شاپرک ها، بر خلاف پروانه ها، معمولاً هنگام غروب و شب پرواز می کنند؛
بدن شاپرک ها چاق تر از بدن پروانه هاست.
شاخک های شاپرک دارای کاکل های بسیار ریز و یا پوشیده از پر است، حال آن که انتهای شاخک های پروانه، برآمده است.
شاپرک هنگام استراحت روی گیاهان، بال های خود را کاملاً باز نگه می دارند، اما پروانه ها بال های خود را تقریباً می بندند.

 در ادبیات: هر کی به گل دست بزنه... شاپره نیشش میزنه :)

------------------------------------------------------------------------

سار
"خوب می دانم... سار کی می اید کباک کی می خواند باز کی می میرد"
پرنده ای است سیاه و خوش آواز که خالهای سفید ریزه دارد. و مرغ ملخ خوار نوعی از آن است . (برهان ) در شیراز آن را کاوینک گویند (رشیدی ). نام مرغی است سخنگوی و سیاه (فرهنگ اوبهی ). مرغ مینا.


کاربرد در کارتون:(احتمالا) شیلا در سندباد
 ------------------------------------------------------------------------

باز
"خوب می دانم... سار کی می اید کباک کی می خواند باز کی می میرد"
 مرغ معروف شکاری . (رشیدی )، پرنده شکاری شاهان (رئیس جمهوران: در تصویر) شهباز.

در ادبیات:
شنیدستم که شهبازی کهنسال... کبوتر بچه ای را کرد دنبال
 جره بازي بدم رفتم به نخجير... سيه دستي زده بر بال موتير

ضرب المثل: کبوتر با کبوتر، باز با باز، کند کفتر با عقاب پرواز :))


------------------------------------------------------------------------
منابع: عکسها همه از اینترنت ولی یادم نیست از کجا. بعضی ها خوشبختانه برچسب وبسایت رو دارند.
مطالب بیشتر از لغتنامه و ویکی پدیا و بعضی وبسایتهای فارسی جانورشناسی انتخاب شده اند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

Gloomy Sunday vs. South Park

(بعد از نگران کردن دوستان با گوش دادن گلومی ساندی) داشتم فکر میکردم لیست کارهایی رو که دوست دارم حتما در زندگیم انجام بدم اینجا بنویسم که اگر پس فردا جنازه ام در اتاقم پیدا شد، این سرنخی بشه برای دستیار کاراگاه کاستر تا بدونه من انگیزه های زیادی برای زندگی داشته ام، پس مساله قتل بوده و نه خودکشی.

... هر چی فکر کردم چیز خاصی به نظرم نیومد... چرا! فقط اینکه هفدهم مارچ سری جدید سوث پارک شروع میشه. تا این هست، زندگی باید کرد (ژانر: طعم گیلاس).


پ.ن.1 دلیل محکمتر اینکه من ژنتیکی اهل خودکشی نیستم. (ر. ج. این پست)
پ. ن.2 دنبال سرنخی از دستیار کاراگاه کاستر هستم.

۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

ego

یک بار که موضوع انشا آزاد بود، انشا نوشتم در مورد اینکه "چگونه انشا بنویسیم که حتما بیست بگیریم".
معلممون بهم نوزده داد.

درس زندگی: مردم رو توی رودربایستی نگذارید. بگذارید فکر کنن ایده خودشون بوده.

۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

Who is older?

×ژانر رادیو پیام:


 آداب معاشرت برای دختران و پسران جوان:

اگر برای صرف شام یا ناهار دعوت شده اید، قبل از بزرگتر به طرف غذا نروید.

۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

Toxic Toys




همه دارن گندم و ماش و عدس  سبز می کنند. من به شدت دلم خواست کرچک بکارم.
لذتی که در کاشت کرچک هست در کاشت هیچ چیز دیگه ای نیست و همانا تعداد قلیلی این را میدانند.



PS. "Castor bean produces seeds that are poisonous, castor bean plants should not be grown in yards where children play!"

Women's Day ... only in Farsi.oo

نه ازدواج نکرده ام و نه اینکه لزبین هستم. نمیدونم چرا همه روز زنم را به من تبریک میگن.
آقایون متاهل! روز زن شما هم مبارک بوده باشه... (با تاخیر)


Home vs. House


خوشم میاد وقتی آدمها به جای توصیف خود چیزی، حس عمیقتری که از اون چیز گرفتند رو توصیف کنند، مثلا:
 به جای لب، لبخند
به جای چشم، نگاه
به جای داغی آدمها، گرم بودنشون
و به جای هوس(house)، هوم (home) رو.



-----------
پ..ن بیربط : لطفا ادبیات رو از بی ادبایی مثل من  که انگلیسی رو فارسی مینویسن، یاد بگیرید. (ژانر: "ادب از که آموختی")

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

Paraphrasing

Just a nice way to say:
"Drink Coffee! You can sleep when you're dead!"


photo from "I can read".

Lost

وقتی خیلی بچه بودم، میخواستم یه جایی برم. اونقدر اصرار کردم تا مامانم گفت "راه بازه، جاده درازه!" ...
 فکر کردم هر جا خواستم میتونم برم. سرمو انداختم زیر رفتم بیرون... گم شدم! الان هم اینجام.




Likes/Dislikes

I wish I did not hate talking about my dislikes. Then I had a lot to talk about.

I got an attitude, today

How guys see women's day...

-------------------
The Good:
To be completed ...  if I see a good one by the end of the day...
(Sorry for my today's bad attitude! I'm just not positive.)


-------------------

The Bad:
"Happy March 8th international women day to all women from my mom and sister to hot chicks I meet in the bars love you all! because of you this world is such a wonderful lovely place for us men!" -- some guy on fb

is this really offensive? or it's just me?

-------------------
The Ugly:
"March 8th. Grateful to you for bearing the world on your shoulders." -- another guy on fb

is by any chace today turtles' or elephants' Day?


photo from here.

۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

Opting for the wrong

تا حالا شده برید یه چیزی رو بیندازید توی سطل آشغال... بعدش ببینید، مثلاٌ، کیفتون رو انداختید توی سطل و آشغال روی دستتون مونده؟

آدمیزاد یه موقع حواسش نیست دیگه. اشتباه میکنه.

۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

Conditional Love


تو را دوست میدارم، اگر دوست میدارم.

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

Genocide

گوینده رادیو پیام - با لحن افرادی که حین ناخن زدن با خوشحالی یک ابروی خود را بالا می اندازند- :

 "دعوای آمریکا و ترکیه بالا گرفت."

------------------
- سر مساله نسل کشی ارامنه 

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

Birth Dates

اولین موضوع انشایی که یادم میاد درباره اش نوشتم "هفته وحدت" بود. نه برای خودم، برای برادر بزرگترم که بدو بدو میرفت بازی کنه و بهم می گفت: "تو میتونی بنویسیش!".

"....
در پایان این انشا چنین نتیجه میگیریم که مسلمانان شاید در جزئیاتی مثل تاریخ تولد اختلاف داشته باشند وحتی گاهی سر یکدیگر را ببرند، ولی آنقدر وحدت دارند که استخوان یکدیگر را دور نمیاندازند.

 مثلا همین ریگی که بدون توجه به دستاوردهای هفته وحدت به اعمال تروریستی پناه آورد. ولی به علت تعالیم اسلام ناب محمدی، بعد از دستگیری نقشه های شوم دشمن مشترک مسلمانان جهان، یعنی آمریکا را خیلی زود افشا کرد.

ما در همین جا به باراک حسین اوباما هشدار میدهیم که قبل از اینکه به دست سربازان گمنام امام زمان بیفتد، مسلمان شود تا راحت تر اعتراف کند.

این بود انشای ما."


Men Fight: "I liked her first."



A - Why? What was the point?
B - Cos I thought you liked her!

A - I do! Now we both like her!
B - Yeah, well, I liked her first.

A - "I liked her first." What are you, six years old? Jesus!

---------------------------------

photo and dialogue: Manhattan.

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

Did you wanna do that?

“If you don’t go to school, you might grow up to be a mule. Do you wanna do that?”
(Swinging on a Star)


If you go to school, you might end up to be a grad student. Do you wanna do that?


 
 


photos from web.

۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

Debugged



× ژانر خاله سوسکه:

اگه من زنت بشم، یار و همدمت بشم... منو با چی میزنی؟

× ژانر مهندس نرم افزار:

دیباگت میکنم.

---------------------------
دانلود فایل صوتی خاله سوسکه

عکس: تصویر جسد اولین باگ نرم افزاری مربوط به مادربزرگ خاله سوسکه (عم قزی، کفش قرمزی)