۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

"undress your eyes"

کار دنیا برعکس شده...
لب‌های من
به چشم‌های توست.

ای لوبیا چشم بلبلی!



title:  Darts of Pleasure - Franz Ferdinand

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

"must strike it until the iron is hot"

درس روز:

۱) اول لباس رو اطو کنید، بعد بپوشید.
۲) در صورت تخطی از بند یک، با توجه به گرمای نهان بالای آب (۲۲۶۰ ژول بر گرم)، اطو را از حالت «بخار» خارج کنید.
۳) در صورت تخطی از بندهای یک و دو، روی محل سوختگی آب بریزید (در صورتی که سوختگی را از درجه یک تشخیص می‌دهید).


title by Tom Sharpe

۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

me, my bed, my laptop and beyond


از صبح هی میرم تو اسلیپ‌مود... لپتاپم هم.
ولی واقعا خوابم نمی‌بره که! یه چیزهایی میاد برا خودش تو بک‌گراند ذهنم پروسس میشه... لپتاپم هم.

 

۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه

Pimp

بچه که بودم یک روز یه سری بحث‌های اینتلکچوال ادبی/بی‌ادبی شروع کردیم در مورد معنای کلمات محاوره‌ای. مثلا اینکه «لامصب» یعنی لامذهب که یعنی بی‌دین و خیلی هم فحش بدی نیست چون مثلا آدم‌های خارجی لامصبن و خیلی هم با کلاس هستن (خوب اون موقع فکر می‌کردیم خارجی ها دین و ایمون ندارن).

... تا رسیدیم به کلمه «د..وث» و بعد از این‌که مدتی عقل‌هامون رو گذاشتیم روی هم به این نتیجه رسیدیم که احتمالا این کلمه از خلاصه و محاوره‌ای شدن کلمه «دریوزه» به دست اومده. دریوزه هم که یعنی بدبخت و بیچاره و فحش خیلی بدی محسوب نمیشه. بعد از اون تا مدت‌ها  از این کلمه تصویر یه گدای بدبخت و بیچاره تو ذهنم میومد... تا این‌که فهمیدم «د..وث» یه شغل نه‌چندان محترمانه است که اتفاقا فرهنگ و ادب فارسی توجه خاصی به اون داشته (خودش باید در یه مطلب جداگانه بحث بشه) و ربطی هم دریوزگی ندارند.

در رابطه با معنای فحش‌های فارسی روز به روز بیشتر به این نتیجه می‌رسم که آدم باید کمی در این مورد مطالعه‌اش رو زیاد کنه تا حرف دهنش رو بهتر بفهمه. فقط ترسم از روزی است که خود بزرگ شوم و در این ممالک خارجی بچه‌دار بشم و هنوز یاد نگرفته باشم کدوم یک از ترکیبات با «اسس» کلمه بد محسوب میشن و کدام صرفا کوول هستن و بی‌خطر.


-----------------
پ.ن.: ناگفته نماند که دریوزه هم یک شغل نه‌چندان محترمانه است...
دریوزه: به معنی دریوز است که کدیه و گدائی باشد. (برهان). آویختن از درها برای سؤال، یعنی گدائی. (سایت دهخدا)

۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

"A nickel ain't worth a dime anymore"

امروزمره نویسی: 
امروز یه یه سنتی از کیفم افتاد رو زمین. دیدم بهش نمی‌ارزه دولا بشم و برش دارم... مدل بیل گیتس که اگه صد دلاری از دستش بیفته، نمی‌ارزه دولا بشه برش داره. چون تو اون یه ثانیه‌ای که دولا بشه می‌تونه پول بیشتری در بیاره.

تبصره:
 اگه بیل گیتس همدانی بود: دولا میشد و میگفت یه تومن هم یه تومنه.

title: Yogi Berra

۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

Symantic Error

لندهور.[ ل َ دِ ] به معنی پسر آفتاب، لند به معنی پسر و هور آفتاب را گویند. - سایت لغت‌نامه

- حرف دهنمان را بفهمیم و زین پس با آن به هیچ مردی فحش ندهیم.


۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

to-do list

 یه اصل نانوشته/تایپ نشده میگه که ضمانت اجرایی برای اتمام کارایی که با خودکار/مداد روی کاغذ نوشته شده باشن بیشتر از هر نوت/لیست دیجیتالیه.

"It gets late early out there"

یه-روز مره نویسی:
یه روز بابام با قطار رفت مسافرت. شبش همه زنگ میزدن و احوالش رو می‌پرسیدن. اولش عادی بود، ولی کم کم تعجب کردیم تا اینکه فهمیدیم اخبار سراسری گفته قطارشون تصادف کرده، کلی آدم توش کشته شدن...

امروز مره نویسی:
امروزم هم آدم‌ها یه جور مهربونی شده بودن، هی احوالم رو می‌پرسیدن... یکهو دلم ریخت. فکر کردم نکند من هم تمام شده‌ام، خودم خبر ندارم... بالاخره همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق می‌افتد.* گفتم پیش‌دستی کنم، برایتان آگهی تسلیتی بفرستم:
- فردا وقتی ساعت چهار بار نواخت*، به صرف چای، فاتحه‌خوانی و سلام و علیک.
- مکان: قهوه‌خانه کریشف


* شعر فروغ فرخزاد
title: --Yogi Berra

۱۳۸۹ آذر ۱۰, چهارشنبه

For Decorative Purposes

- دل خوش سیری چند؟
- نداریم. اینم فروشی نیست، برای تزئین گذاشتم تو ویترین.