۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

I love my GPS!

------------------------------------------
این شفق است یا فلق؟ مغرب و مشرقم بگو
من به کجا رسیده ام؟ جان دقایقم بگو
(به کدوم جهت میرم؟ جان من اینجا چه خیابونیه؟)

آیینه در جواب من باز سکوت می کند
باز مرا چه می شود؟ ای تو حقایقم بگو
(چرا هنگ کردی؟ راستشو بگو یعنی گم شدم؟)

جان همه شوق گشته ام، طعنه ی ناشنیده را
در همه حال خوب من، با تو موافقم بگو
(یه چیزی بگو عزیزم... من که همیشه به حرفات گوش می کنم)







پاک کن از حافظه ات شور غزلهای مرا
شاعر مرده ام بخوان! گور علایقم بگو
(بیخیال آپدیتت بشو! جون من، اصلا گور پدر فیچرهای جدیدش!)

با من کور و کر ولی واژه به تصویر مکش
منظره های عقل را با من سابقم بگو
(من الان نگاهم به جاده است. نمیتونم نقشه رو نگاه کنم. برام بخونش...این محله آشناست. انگار سابقا اینجا اومده ام!)

من که هر آنچه داشتم اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو
(من که همه نقشه کاغذیها و دیرکشن ها رو به امید تو جا گذاشتم خونه! بهم مسیر رو بگو)

یا به زوال می روم یا به کمال می رسم
یکسره کن کار مرا بگو که عاشقم بگو
(آخرش یا میرسم یا اینکه گم و گور میشم. فقط یه کاری کن که باز هم دوستت داشته باشم)

هیچ نظری موجود نیست: