۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

Execution Cycle

× مقوله اعدام:

۱۰-۱۲ سال قبل، یه بار داشتم یه مجله ای رو ورق میزدم که چشمم خورد به یه داستان کوتاهی که تا آخرش رو هم نخوندم هیچ وقت. یه جاییش داشت توصیف میکرد به پای چوبه دار بردن یک اعدامی رو:

"شب قبلش بارون اومده بود... وقتی نگهبانا داشتن مرد رو به طرف دار میبردن، یه چاله کوچیک آب توی حیاط زندان بود. مرد اعدامی کمی قدمش رو بلندتر برداشت تا پاش نره تو چاله آب...". یادمه همین تیکه آخر "مرد اعدامی کمی قدمش رو بلندتر برداشت تا پاش نره تو چاله آب" رو که خوندم دیگه ادامه ندادم.

اعدام یعنی چی؟‌ اعدام یعنی یه عده آدم به صورت ارادی تصمیم بگیرن یه انسان دیگه که همه اجزای بدنش دارن صحیح و سالم، به صورت ارادی و غیرارادی تلاش میکنن اون آدم به زندگیش ادامه بده، حتی مواظبن پاش خیس نشه که سرما بخوره، دیگه به زندگیش ادامه نده. خوب قتل از قبل طراحی‌شده هم که همینه.

حالا از اون طرف تنها چیزی که فکر میکنم شاید بشه براش مجازات اعدام در نظر گرفت همین "قتل از قبل طراحی‌شده" باشه. فقط مساله اینه که با این برداشتی که من از اعدام و اعدامگر دارم، اگر که بخواد این مجازات با دقت و درست و حسابی اجرا بشه، آدمها مجبور میشن یکی یکی هم دیگه رو بکشن تا تموم شن.

----------------------------------------------------

پ. ن. ۱. معمولا این جوری نیستم که کتاب یا فیلم ترسناک باعث بشه بعدش کابوس ببینم. کابوس دنباله‌دار که کمتر. ولی بعد از اینکه این داستان رو خوندم، فیلم "آخرین قدمهای یک محکوم به مرگ" رو هم دیدم و بعدش همه یه نمونه دیدم که یه اعدامی میتونه یکی باشه مثل من و شما که دچار بد روزگار شده، طبیعی بود منم تا مدت‌ها کابوس اعدام شدن ببینم.

پ. ن. ۲.همیشه فکر می‌کردم، اگه بخوام توی آمریکا کسی رو بکشم باید یه بلیط یه طرفه براش بگیرم و ببرمش یه ایالتی که مجازات اعدام نداره. این یعنی زیرکی بیشتر در طرح قتل می‌تونه معادل باشه با مجازات کمتر. و کلا چقدر مسخره هست "اجرای عدالت"، وقتی که تابعی از مکان و زمان میشه!

هیچ نظری موجود نیست: