میزبانم آهنگ گذاشته : "نمون اینجا، برو."
با خودم فکر میکنم: "باید رفت. اینجا جای ماندن نیست. باید شال و کلاه کرد و رفت. باید رفت، باید اهل سفر بود. اهل هجرت. باید مسافر بود، مهاجر بود، منتظر بود ...، باید عاشق بود، عاشق."
پ.ن.: تازه با میزبان رفتم کفش خریدم. فردا بریم شال و کلاه هم بخریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر