۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

An Absurd Manual for Happiness

"One does not discover the absurd without being tempted to write a manual of happiness."
-- The Myth of Sisyphus




Swimming

رادیو پیام: ورزش شنا در شش سال اول تحصیل اجباری شد.



ولی نگفت چه مدل شنا.
---------------------------
 

۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

I love me more!

یه جایی گفته جواب "دوست دارم" ، "منم همین طور" نیست.
پس جوابش چی میتونه باشه؟

الف - مرسی.
ب - من بیشتر (خودم رو دوست دارم).
ج - دوستانه، عاطفانه یا عاشقانه؟
د - خوش به حال بابام (ژانر نیکی کریمی در فیلم "دو زن" در پاسخ فروتن که میگوید: "می خوامِت")
ه - ببین، از این به بعد بهتره کمتر همدیگه رو ببینیم.

S(he) is stressed out...


Some ... start out as females. But, prompted by time or stress, some females go through drastic changes in color, behavior, and sex. Before long, she' a he.


photo: took it at Long Beach Aquarium of the Pacific.

۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

Applied Communication Theory

× دسته بندی:
- یک سری آدمها هستند که باعث دردگرفتگی فک آدم میشن. از بس که مستمعین خوبی هستند و موضوعات جالبی برای حرف زدن باهاشون پیدا میشه.
- یک سری آدمها هستند که خوبن، ولی کافیه چند دقیقه باهاشون صحبت متناوب کنی تا خودت رو در حالت داد و بیداد کردن باهاشون ببینی.
- یک سری آدمها هستن که هنوز نگفتی "ف" میگن "فریدون"! یه اشاره کوچک کافیه.
- یک سری هم هستن که اونا به در میگن، ما به دیوار، و بالعکس. محتوای اطلاعات جا بجا شده مهم نیست. فقط ارسالش مهمه.


× کاربرد:
- از نظر کاربردی خوبه که آدمهای سری اول رو نیم ساعت در روز دید و نه بیشتر. چون بیشتر از اون برای سلامتی دهان مضر است.
- آدمهای سری دوم هم بهینه شده اند برای اینکه یه جای آروم بری و با ضمانت اینکه هوس حرف و بحث به سرت نمیزنه، در کنارشون درس بخونی.
- با آدمهای سری سوم هم که حتما باید هم-گروهی شد در بازی پانتومیم.
- برای آدمهای سری چهارم هنوز کاربردی پیدا نشده، جز تمرین ذهن خوانی و تله پاتی.

عکس.

The mother of bride has just spoken

"We have a proverb which applies to people who speak out of turn or say soemthing which is not their business.

The proverb is:
The mother of bride has just spoken."

-- Amsaal va Hekam, Ahmadinejad (a.k.a "The mother of bride")

۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

The Coffee Shop Poem

× شعر قهوه خانه ای روز:

قضا گفت گير و قدر گفت دِه ... فلک گفت احسنت، مَه گفت زِه
فردوسي
-------------------
× فرهنگ فارسی معین:
 زه زه: [ زِه ْ زِه ْ ] (صوت مرکب) ادات تحسین.


----------------------------
با تشکر از دوست قهوه خانه ای که وسط کار کردن شاعرانه به خودش آفرین گفت.

عکس از اینجا.

۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه

The 7th Sin


We had an early Nowrooz celebration in the school today and set a quick 7-sin table.

We only had 5-Sins... by stealing some coins/Sekkeh we concluded our 7-sins... as Stealing is definitely a sin.
---------------------------------------
PS.: Coincidently, the General Assembly of UN this afternoon recognized the International Day of Nowruz.




Photo: taken by a friend on Saal-e Tahvil of 1384.

On Fairness, Indiscrimination and Reasoning

خانم "نون" (معلم مدرسه ابتدایی یک منطقه سُنی نشین):

بچه ها! همونطوری که اونها پیامبر ما رو می پرستن، ما هم باید امامهای اونها رو بپرستیم.

The ant on the black rock




یه آقایی در کافی شاپ، کنارم نشسته که داره در مورد رگه های چند خدایی در نظامهای توحیدی و رگه های توحیدی در نظامهای چند خدایی با دوستش صحبت میکنه.

... و اینکه همیشه یکی از خدایان، خدای فرافکنیه.


صداش به صدای نویسنده ها میخوره.
---------------------------------

عکس: از مورچه ای در حال حرکت از روی سنگ سیاهی گرفته شده است.

۱۳۸۸ اسفند ۳, دوشنبه

On Chronic Pain

یکی از معیارهای پیشرفت انسان این است که دیگرغذایش نسوزد... برشته شود. نتیجه خوب اینکه: امشب ته دیگ دارم.

البته انسان نوعی، دلش، دماغش و "هر جای دیگرش" همان بهتر که یک باره بسوزد، آب بریزد رویش و تمام شود. برخلاف ته دیگ، برشتگی این اعضا هیچ جذابیتی ندارد.




photo from here (it's a medical article).

Scientifically proved




قضیه/غزیه صادق:

نه، کسی تصمیم خودکشی را نمی گیرد. خودکشی با بعضی هاست. در خمیره و در سرشت/نهاد آنهاست و نمیتوتنند از دستش بگریزند... خودکشی هم با بعضی ها زاییده شده.(منبع: زنده به گور، صادق هدایت)


اثبات:

 پژوهشگران کانادایی نشان دادند که مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند از لحاظ ترکیبات شیمیایی با دیگران تفاوت دارد. اثبات کامل، بی بی سی چاپ امروز. 


پی نوشت: این نظریه هم که صادق خیلی جلوتر از زمان خودش بود، از طریق اثبات با مثال تایید میشود.

۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

Kaku, Say it in Tehrooni...

لینک روز:
اطلس زبانهای رو به انقراض... نام ایران را وارد کنید:
Ashtiani Bashkardi, Brahui, Dari, Dzhidi, Gazi, Hawrami, Hulaula (Iran), Khalaj, Khorasani Turk, Khunsari, Koroshi, Lari, Lishan Didan (Iran), Mandaic, Natanzi, Nayini, Semnani, Senaya, Sivandi, Soi
 
شعر روز:

من سقه ی کاهو پَرَکم، تو گَندنوی... من ترتیزکُم، تو تربیزه، لب سیوی
رودار شود، هر اَشی هستی کاکو جون... غم کنج دلم تنجه زده، پس تو کجوی
 
-- سمندر
 
 
 
 
 

 
سقه ی کاهو: (با تشدید ق) ساقه ی کاهو
گندنوی: گندنایی/ گندنا هستی
ترتیزک: شاهی (از سبزیجات مورد علاقه من)
تربیزه: تربچه
لُب: درشت و بزرگ
سیوی: (با تشدید واو) سیاهی/ سیاه هستی
رودار: ( بر وزن جوکار) پی در پی
شِوِد: از سبزیجات
تِنجِه: جوانه
-----------------------------

 بیژن سمندر که از سال هاي پيش از انقلاب در امريکا زندگي مي کند و اکنون به سبب بيماري پارکينسون خانه نشين شده، در حوزه هاي ديگري نيز فعال و صاحب منزلت است. او ترانه سراست و ترانه مشهور «گل سنگ» از سروده هاي اوست.
کتاب هايش پرندوش، شعر شهر، شعر شيراز، شيراز از گل بهتر و به ياد شيراز نام دارند. به اضافه فرهنگ کوچکي از لغات و اصطلاحات شيرازي. يکي از مشهورترين اشعار سمندر مثنوي «سفره شيرازي» است که در آن نام غذاها، خوراکي ها و اسباب و ابزار سفره مرم شيراز برده شده و اغلب شيرازي ها آن را از بر هستند. اين شاعر توانا اکنون مدتي ا ست به دليل شدت گرفتن بيماري اش در بيمارستاني در لس آنجلس بستري است.
 
(با تشکر از رویا برای شعر و ترجمه و الخ.)
 
کلمه نامرتبط:
آبکش: ترش بالا، ترش پیاله

۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

Broken Heart, Shirazi Style

× شعر روز::

پوی پَتی تِنگيدي رو كُمم، كُمُمِه پُكُندي  ....  كُمُمِه پُكُندي به درك، دِلُمُه شِكُندي
-- سمندر، شاعر شیرازی





× ترجمه:
پا برهنه پريدي روي شكمم، شكمم را تركاندي... این عيبي ندارد، ولی با اين كارت دلم را شكستي.

------------
photo from: here. more from: here (not recommended).

۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

Child Soldiers


It's not funny to see... a baton in one hand and an ice cream in the other hand!


Photo by unknown photographer, Taken on 22-Bahman, 1388, Tehran Streets
source expired ...

Competition

ژانر خوش به حال "دلارام"، بیچاره "آرام"

شعر روز: هر که دلارام دید، از دلش آرام رفت...

۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

This is How Mathematicians Spend Their V-Day...




They draw some equations



study books,

... and then go to bed.

Love(t) ...oooo

× ژانر برداشت آزاد:

اگر عشق عشق باشد، زمان حرف احمقانه ای است.
-- فروغ فرخزاد


برداشت 1: اگر عشق عشق باشد، زمان متوقف میشود؟
برداشت 2: اگر عشق عشق باشد، ولنتاین و غیر ولنتاین ندارد؟
برداشت 3: اگر عشق عشق نباشد..."بگذار زمان بگذرد، شاید عشق عشق شود"، حرف احمقانه ای است؟
برداشت 4: اگر عشق عشق باشد، زمان هم که بگذرد باز هم عشق عشق است؟
برداشت 5: حرفهای شاعرانه لزوما درست نیستند.



۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

Double Cause




امسال ماهی قرمز نمیخریم.
 قورباغه سبز می خریم.
رسانه شمایید.

----------

۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

A Trivial Instruction

یه هم اتاقی پرستار داشتم. می گفت برای سلامت روانی خوبه که شب ها وقتی بیداری اتاق روشن باشه، وقتی خوابیدی تاریک باشه (منظورش این بود که برای آینده ات نگرانم).

نمیدونم چرا عمل کردن بهش اینقدر سخته. یعنی عمل می کنم. فقط همون 15 دقیقه قبل از خواب، که تازه تصمیم گرفته ام تا صبح بیدار بمونم...

Customization

This must be what paradise is like; So quiet in here without you...

------------------------------------

عادت دارم اینو با دستکاری گوش بدم... خیلی بهتر میشه.

همه چی آرومه
 تو به من دل بستی
این چقدر خوبه
 که تو کنارم هستی
همه چی آرومه
غصه ها خوابیدن...
همه چی آرومه
 من چقدر خوشحالم
پیشم هستی حالا
 به خودم می بالم....
تو به من دل بستی از چشات معلومه...
من چقدر خوشبختم
همه چی آرومه....
تشنه چشماتم منو سیرابم کن...
منو با لالایی دوباره خوابم کن...
بگو این آرامش تا ابد پابرجاست....
حالا که برق عشق تو نگاهت پیداست....
همه چی آرومه
من چقدر خوشحالم...
پیشم هستی حالا
 به خودم می بالم...
تو به من دل بستی از چشات معلومه...
من چقدر خوشبختم
همه چی آرومه...
همه چی آرومه...
تو به من دل بستی ....
این چقدر خوبه
که تو کنارم هستی....
همه چی آرومه
غصه ها خوابیدن....
شک نداری دیگه تو به احساس من
همه چی آرومه
من چقدر خوشحالم
پیشم هستی
حالا به خودم می بالم

۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

Cooking Drama

گیرم که دیر و زود داره...گیرم که کمی سوخت و سوز هم داره..
شعله را که من همیشه خاموش می کنم. فقط تو چرا به من عادت نمیکنی، ای سوت سوتک آتش نشانی آشپزخانه؟

×  ژانر زویا پیرزاد

Smily Face


This is what I like about this city... that you'll ultimately get used to smiling at things and at yourself.
(For me it all started from here, when I lived some blocks away, here. )

Well, there still are times you just wanna go to the backstage and cry, or just act like playing in a sad movie... a short sad movie... yeah, let's always keep it short... after all, we are all on cameras!


photo from here.

Unity redefined

دارم فکر میکنم ژانر این"راهپیمایی وحدت آفرین" هم دقیقا مثل همون ژانر "صدق الله العلی العظیم" چسبوندنیه پست قبلیه.

به قول مسیح علینژاد "برایشان خیلی آسان است که در چشمهای مردم نگاه کنند و به مردم خودشان هم دروغ بگویند".

این هر چی بود، وحدت آفرین نبود.

۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه

Good Morning Mr. President

"The President of today is just the postage stamp of tomorrow."
Gracie Allen

 
... in some cases, those kind of stamps people are confused which side choose to spit on.
----------------------------------

PS1. I hesiteted to put the picture, unitl I listened to his 22-Bahman speech. My bad ... for the hesitation.
PS2. the photo is not a real stamp as well as the number of the votes marked on it.

United

ژانر وحدت آفرین چسباندن "صدق الله العلی العظیم" با فونت متفاوت به ته قرائت قران قاریان سنی.

۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

Thimking of tomorrow or the day after tomorrow.



Travis Bickle: I should get one of those signs that says "One of these days I'm gonna get organezized".
Betsy: You mean organized?
Travis Bickle: Organezized. Organezized. It's a joke. O-R-G-A-N-E-Z-I-Z-E-D...
Betsy: Oh, you mean organezized. Like those little signs they have in offices that says, "Thimk"?
--Taxi Driver

photo from here.

Tomorrow or the day after tomorrow


I should get one of those signs that says "One of these days I'm gonna get organezized".

Taxi Driver

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

Tango


قرار بود قورباغه ها زیست کنند، آدمها زندگی. مملکته داریم؟
 
“To live is the rarest thing in the world. Most people exist, that is all.”
-- Oscar Wilde

Law of Attraction... Messed up

ترانه  کاربردی روز:
من تو رو مي خوام. تو رو مي خوام. اونا رو نمي خوام.




Hearing Problem Symptoms

×  از عوارض کم شنوایی:

 خشک چوبی و خشک سیمی و خشک پوست... از کجا می آید این آقای* دوست 


* آوای دوست -- شعر از مولوی

Risk Assesment

اگر نصفه شبی به سرتان زد به دوست قدیم "ان" سال پیشتان ایمیل بزنید و بگویید به مدت "ام" سال به صورت یک طرفه عاشقش بوده اید:

این احتمال را بدهیذد که طرف فکر کند نامه قبل از خودکشی دریافت کرده و به 911 زنگ بزند تا جلوی خودکشی شما را بگیرد.

اگر هم قصد خودکشی در میان بوده، در نظر بگیرید که ساعت سه نیمه شب ممکن است دوستتان خواب باشد و ایمیلتان را نخواند و زنگ نزند به 911 که جلوی خودکشیتان را بگیرد.

اگر واقعا واقعا و به صورت جدی قصد خودکشی دارید باز هم این احتمال را بدهید که ممکن است دوستتان بیدار باشد و یا اینکه ایمیلش را روی گوشیش فوروارد کرده باشد و گوشیش بینگ بکند و بیدار شود و زنگ بزند 911 که بیایند و جلوی خودکشیتان را بگیرد. زندگی بعد از اقدام به خودکشی ناموفق اصلا لطف و صفایی ندارد.
---------------------

در هر صورت اگر گزارش این عملیات را برای من فرستادی نصفه شب، آخرش نگو "وای مردم از خنده". چون باعث میشه زنگ نزنم به 911 که بیان جلوی خودکشی نامحتملت رو بگیرن. چون جدی نمیگیرم. میگم حالا فردا صبح زنگ میزنم ببینم خودکشی کرده یا نه.

× پس نوشت: فردا صبح که زنگ زدم، داشتی میدویدی که برسی به کلاس.


۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

The opposite of love is not hate, it's indifference.


"But hate can be a very exciting emotion. Very exciting. Haven't you noticed that?" -- "Gilda"

photo from here.

۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

Liver with fava beans




× ژانر فضول کش:
"می دونی نفر قبلی رو که اومده بود آمارم رو بگیره، چی کار کردم ؟ جگرش رو با باقلا خوردم."








Californication

یه نکته منفی زندگی تو کالیفرنیا اینه که باید فکر کنی تا یادت بیاد الان دقیقا چه فصلیه.

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

Abu-Reihan Birooni

ژانر آدم فضول: 
        "کدامیک از این دو امر بهتر است؟ بدانم و بمیرم یا ندانم و درگذرم؟"

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

Girls Chat


الف - دارم وبلاگ جدید میخونم.
ب - آدرسش چیه؟
الف - توی گودرم هست.
ب - خوشگله دختره...
الف - مگه عکس داره؟
ب - آره. برو تو خود وبلاگ.
الف - آره، خوشگله. میخوای عاشقش بشیم؟
ب - نه دیگه تا اون حد. ولی میشه بهش نظر داشت.
الف - آره. برای برادر عذبمان/یالغوزمان.

× آدرس وبلاگ نزد نویسنده محفوظ است.

Turtles Can Fly

 "لاك پشت ها  پرواز مي كنند"، و  به فضا هم ميروند.

بهمن قبادی کجایی که رو دستت بلند شدن؟ هر چند که "یدالله فوق ایدیهم" و خودشان هم معترفتد که "گر كسي براي خدا قيام كرده و در راه خدا قدم زده و براي خدا كار كرد، سرعت وي نيز مانند نور و چه بسا بالاتر خواهد رفت"*


* احمدی نژاد

Loop

در مورد رفق و فتق امور ماشینم با یه دور باطل فلسفی رویرو شده ام... اینجا مینویسم که ذهنم مرتب شود:



سه کار باید برای ماشینم انجام بدهم:
× برای رجیستر کردن به صورت اسقاطی مراجعه کنم به اداره راهنمایی و رانندگی
نیازمندی ها:
گرفتن تایید مجدد برای ترمز و چراغهای ماشین
ارائه بیمه معتبر ماشین
-----------------------------------------------------------------------
× بیمه ماشین منقضی شده. باید اقدام کنم 
نیازمندی:
مدرک رجیستر  ماشین به صورت اسقاطی
------------------------------------------------------------------------
× تعمیر چراغ و چک کردن ترمز:
نیاز به بیرون بردن ماشین تا تعمیرگاه
------------------------------------------------------------------------
× بیرون بردن ماشین:
نیازمندی: 
بیمه و مدرک رجیستر شدن ماشین


----------------------------------------------------------
چگونه این دور را بشکنم؟

× راه حل یک:
بکسل نمودن ماشین تا تعمیرگاه



×× راه حل دو: 
دعوت تعمیرکار به پارکینگ (مخصوصا اگه اون آقای باحالی باشد که در مورد همه امور زندگی شما نظرات قابل توجهی میدهد)ا



××× راه حل سه: یک آگهی بگذارم یک چیزی دستی بدهم ماشین را از جلوی چشمم بردارند، ببرند

Loop

The Dreamer

از اون خوابها که وقتی از خواب بیدار میشی، تا دو سه دقیقه بعدش زمان و مکان رو تشخیص نمیدی...
فکر میکنی بیرون اتاق بابات نشسته که در مورد باطری ماشین ازش سوال بپرسی.. مامانت هم برات چای ریخته...

بعدش که حواست اومد سر جاش، میگی برم یه چای زعفرون با نبات برا خودم درست کنم...

Not a True Love


ژانر عشق كثيف/انگلی:

 هنوز هم وقتي يه هوندا آكورد نقره اي سالم تو خيابون مبينم، ناخوداگاه، از ته دل آه ميكشم. نه اینکه عاشقش بودم، نه... خیلی لی لی به لالاش نمیذاشتم کلا، ولي به هر حال خوب كارمو راه مي انداخت.





The Question




ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر، ننمایی وطنم؟
- مولوی -



(photo: taken from an art book in Mountain View Public Library.)