۱۳۹۱ دی ۲۲, جمعه

"وقتی یه چیزی هم مشخصه، هم نامشخصه... یعنی در واقع نامشخصه"

چندوقت پیش یکی از دوستانم گفت که بیشتر پسرهای ایرانی "گه‌گیجه"* دارند. دلم برای پسرهای ایرانی سوخت.
الان فهمیدم درستش این است که "گوگیجه"** دارند. دلم برای گاوها سوخت.



* معمولا عبارت نامانوس گاف-گیجه را استفاده می‌کنم که شکر در کلام نشود. ولی چون این پست بار ادبی-آموزشی دارد، لازم شد کامل بنویسم.
** گاوگیجه، مثل گاو گیج و سرگردان

عنوان: لیلا حاتمی، فیلم سر به مهر

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

Signs HE likes you

نشانه: معمولی‌ترین آرایشت رو می‌کنی وقتی می‌خوای بری بیینیش و مطمئنی همونطوری هم به نظرش دلبرترین دختر میایی.

مشاهده: درسناریوهای مختلف، ناخوادآگاهِ خودتون بهتر از هر کسی به قضایا واقفه. نتیجه: وقتتون رو با پرسش تلف نکنید.

پی‌نوشت: ای کاش اونم لازم نبود تلاش بیهوده کنه.

۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

Love asks no questions. Its natural state is one of extension and expansion, not comparison and measurement. -- Gerald Jampolsky

- اینکه یک مشت بادوم به اندازه یک سوم فنجان شیر کلسیم داره، یعنی بیشتر شیر بخوریم یا بیشتر بادوم؟ 
- یعنی هر کدوم رو که بیشتر دوست داریم بخوریم.

۱۳۹۱ دی ۱۶, شنبه

E = mc²

رزولوشن امسالم اینه که انرژی زندگیم رو بیشتر کنم. در همین راستا فکر کردم که:

- غذاهای انرژی زا بیشتر بخورم.
- ورزش بیشتر بکنم (شامل حرکات هوازی، نه کالری سوز)
- حواسم باشد در روابطم با آدمها، بیشتر از آن چیزی که انرژی ازم گرفته میشود، باید انرژی بگیرم.

پ.ن: طبق برآورد کارشناسان، تا آخر سال میلادی جاری، فرد مذکور تپل مپل میشود و تا پایان سال بعدی میلادی بچه شون هم شروع به دندان درآوردن میکند.

۱۳۹۱ دی ۱۲, سه‌شنبه

Time flies/walks when it should walk/fly

انگار همین پارسال بود که 2012 شد.

۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه

"if a taxi goes backwards, does the driver owe you money?" -- Movie

راسته اين قرصهاي ضدبارداري برعكس خورده بشن، بچه دوقلو ميشه؟
-- ستاد شایعه سازی

۱۳۹۱ دی ۱۰, یکشنبه

There are some (closer to 2) types of people

He was binary.
She was fuzzy; just a bit binary.

۱۳۹۱ دی ۲, شنبه

I'm drunk, therefore I am.

× مست نوویسی:
مسستم اگر، هسستم... خودِ خودم هستم.

۱۳۹۱ آذر ۳۰, پنجشنبه

I wish I was at least a quarter lesbian

× احساسی نویسی:
بعضی وقتها اونقدر از پسرها متنفر میشوم
که تصمیم میگیرم با یک پسر ازدواج کنم 
و یک پسر به دنیا بیارم.

عجالتا ولی، دلم میخواد با دستام یکیشون رو از دنیا ببرم.


-----------------------------------------------------------
My grandma was Dutch-Irish, and my grandpa was lesbian, that makes me quarter lesbian! " -- Eric Cartman

۱۳۹۱ آذر ۲۵, شنبه

“What does that mean– ‘tame’?” -- The little prince

اهلی شدن اگر خوب بود
کلاغ، دل به حرفهای روباه میسپرد
و
سیصد سال سیاه
عزادار قالب پنیری
نمیشد.


اهلی شدن اگر خوب بود
مرد
در سکوت سرد کانون خانواده
شاهد غیرعینی
برنامه راز بقای "وحش"
 نمیشد.


اهلی شدن اگر خوب بود
انقلاب که به دست اهلانش سپرده میشد
فرزندش گیوتین
محکوم به اعدام با تیغه گیوتین
نمیشد.


اهلی شدن اگر خوب بود
در این بازار بی مهری
"چرا مردها پتیاره ها را دوست دارند؟"*
پرفروشترین کتاب سال
.
.
چی؟
 - نمیشد!


* Why Men Love Bitches? -- Best selling book by Sherry Argov
---------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت: چند روزی است توفیق اجباری داشته ام شعر نو زیاد بخوانم و فهمیده ام
جملات را
تکه
تکه
که
بنویسی
ساده ترین جمله های جهان
مثل
سلام،
حالت چطور است؟
شعر نو میشوند.

پی نوشت بعدی: اینجوری شد که ما شاعر شدیم خانوم آ.